پنج شنبه 10 مرداد 1392برچسب: , :: :: نويسنده : Ali Sadeghi
ﺗﺬﮐﺮ ﺁﺗﺶ ﻧﺸﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺍﺻﻔﻬﺎﻧﯽ ﻫﺎ :
. .. . . . . .. . . .. . . . " ﻟﻄﻔﺎ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺣﺎﺩﺛﻪ ﺯﻧﮓ ﺑﺰﻧﯿﺪ ﻧﻪ ﺗﮏ ﺯﻧﮓ "
پنج شنبه 10 مرداد 1392برچسب: , :: :: نويسنده : Ali Sadeghi
لبا پروتز :|
گونه ها تخیلی .. :| موها رنگ کرده .. :| ابروها تاتو .. :| بعد هی پست میزاره نیمه گمشدم کجاست ؟ خو لامصب این قیافه ای که تو واسه خودت ساختی گم بشی , مامانت بزور پیدات میکنه :| نیمه گمشدت که جای خود داره!! :| :))
چهار شنبه 9 مرداد 1392برچسب: , :: :: نويسنده : Ali Sadeghi
به مامانم میگم میخوام خودمو از پنجره پرت کنم پایین
میگه نههههه
توری پاره میشه پشه میاد تو
امروز روز جـــهانی دکــوراسیــونه...!!! ایــن روز رو بــه کسانی که بیشتر نــقش دکور دارن تـو وبم تبـــریک میگیم...!!
پنج شنبه 3 مرداد 1392برچسب: , :: :: نويسنده : Ali Sadeghi
مامان باباي شما هم موقع اس ام اس دادن لحنشون کتابي ميشه؟؟ :| مثلاً من ميگم : baba key miay 2nbalam؟ بابام ميگه : سلام فرزندم ما نميتوانيم بياييم در راه بازگشت به خانه نان بخر متشکرم!! :ا||||
چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب: , :: :: نويسنده : Ali Sadeghi
پیامک یک مرد به نامزدش:
خانوم؛ بی تو هر یک دقیقه برام60ثانیه میگذره
به یه نتیجه کلی رسیدم که بزرگترین پرورشگاه مار در سطح خاورمیانه، آستین بنده است
در مقابل دو گروه از آدم ها همیشه سکوت کردم:
اونایی که بیش از حد معمول دوستشون دارم
و
اونایی که بیش از حد معمول بی شعور هستن...
دیکتاتور اون بچه دو ساله است که 20 نفر مجبورند به خاطر او کارتون نگاه کنند!
در این شب های عزیز و با برکت سر سفره افطار دستاتو بالا ببر
و برای رضای خدا همون جا نگهدار تا بقیه هم یه لقمه بخورن !
والله مثل گاومیش سفره رو درو می کنی...
دیدید این فیلمارو که بچه گم میشه وقتی پدر مادرش پیداش میکنن، نیم ساعت تو بغل همدیگه گریه میکنن والا ما که بچه بودیم گم که میشدیم، بعد از اینکه پیدامون میکردن نیم ساعت کتک میخوردیم ....
پنج شنبه 20 تير 1392برچسب: , :: :: نويسنده : Ali Sadeghi
اگر مریم، نازنین، عسل و رویا باهم بیرون بروند، همدیگر را مریم، نازنین، عسل و رویا صدا خواهند زد.
اگر بابک، سامان، آرش و مهرداد با هم بیرون بروند همدیگر را گودزیلا، بادام زمینی، تانکر و لاک پشت صدا خواهند زد. شنیدم که میگما!
چهار شنبه 19 تير 1392برچسب: , :: :: نويسنده : Ali Sadeghi
امروز صبح که از خواب بیدار شدم اولین سوالی که برام پیش اومد این بود که من کجام !؟
یه کم که دقت کردم فهمیدم مامانم اتاقمو تمیز کرده :))
فرق بین مردای قدیم و جدید:
قدیمترها لحن مردها:
گستاخی مکن زن!! طعام را بیاور
امــا اکنون :
عسلم امشب ظرفا نوبت منه یا تو :))
“ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻋﺠﺐ ﺑﺎﺩﯼ ﻣﯿﺎﺩ ، ﻫﻮﺍ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻨﮏ ﺷﺪﻩ ”! . ﻣﻘﺪﻣﻪ ﭼﯿﻨﯽ ﭘﺪﺭﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻥ ﮐﻮﻟﺮ !!!
پسر : سلام.خوبی؟مزاحم نیستم؟
دختر: سلام. خواهش می کنم.? asl plz
پسر : تهران/وحید/۲۶ و شما؟
دختر : تهران/نازنین/۲۲
پسر : اِ اِ اِ چه اسم قشنگی!اسم مادر بزرگ منم نازنینه.
دختر: مرسی!شما مجردین؟
پسر : بله. شما چی؟ازدواج کردین؟
دختر : نه. منم مجردم. راستی تحصیلاتتون چیه؟
پسر : من فوق لیسانس مدیریت از دانشگاه MIT اَمِریکا دارم. شما چی؟
دختر : من فارغ التحصیل رشته گرافیک از دانشگاه سُربن فرانسه هستم.
پسر : wow چه عالی!واقعا از آشناییتون خوشحالم.
دختر : مرسی. منم همین طور. راستی شما کجای تهران هستین؟
پسر: من بچه تجریشم. شما چی؟
دختر : ما هم خونمون اونجاس. شما کجای تجریش می شینین؟
پسر : خیابون دربند. شما چی؟
دختر : خیابون دربند؟ کجای خیابون دربند؟
پسر : خیابون دربند. خیابون…… کوچه……پلاک….شما چی؟
دختر : اسم فامیلی شما چیه؟
پسر : من؟ حسینی! چطور؟
دختر : چی؟وحید تویی؟ خجالت نمی کشی چت می کنی؟تو که گفتی امروز با زنت می خوای بری قسطای عقب مونده خونه رو بدی.!مکانیکی رو ول کردی نشستی چت می کنی؟
پسر : اِ عمه ملوک شمائین؟چرا از اول نگفتین؟راستش! راستش!دیشب می خواستم بهتون بگم امروز با فریده…. آخه می دونین………..
دختر : راستش چی؟ حالا آدرس خونه منو به آدمای توی چت میدی؟می دونم به فریده چی بگم!
پسر : عمه جان ! تو رو خدا نه! به فریده چیزی نگین!اگه بفهمه پوستمو میکّنه!عوضش منم به عمو فریبرز چیزی نمی گم!
دختر : او و و و م خب! باشه چیزی بهش نمیگم. دیگه اسم فریبرزو نیاریا! راستی من باید برم عمو فریبرزت اومد. بای
پسر : باشه عمه ملوک! بای……
کتری مثل مادر شوهره مدام در حال جوشیدن !
عروس مثل قوریه که با جوشیدن کتری اونم کم کم داغ میشه !
پسر مثل استکانه نصفشو کتری و نصفشو قوری پر میکنه !
خواهر شوهرم مثل قاشق چای خوریه میاد به هم میزنه و میره :)))))
مامان ام اومده ميگه يه پست سرکاري بذار ، ملت يه چند تا فحش به عمه ات بدن بخنديم :| :| :| :| :))
پنج شنبه 30 خرداد 1392برچسب: , :: :: نويسنده : Ali Sadeghi
یعنی ملت ایران ثابت کردن ... چهار سال بغض در گلو نداشتن .
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بلکه سی سال قر در کمر داشتن ...... با شکوفایی این ظرفیت هیچ قری تو کمرها نمونه صلوات ......
یک شنبه 26 خرداد 1392برچسب: , :: :: نويسنده : Ali Sadeghi
تو حمام بودم مامانم اومد گفت علی......محسن يگانه ميشناسي؟؟
.
.
.
.
.
..
.
.
گفتم بله.
گفت دختره همسايه اومده ميگه داريوش نخون دوست ندارم .....محسن يگانه بخون...
یک شنبه 26 خرداد 1392برچسب: , :: :: نويسنده : Ali Sadeghi
ﺭﻓﺘﻢ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺩﻭﺳﺘﻢ، ﺩﯾﺪﻡ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺷﺎﮐﯽ ﺍﻭﻣﺪ ﺗﻮ، ﻟﭗ ﺗﺎﺑﺸﻮ
ﮐﻮﺑﯿﺪ ﺭﻭﻣﯿﺰ، ﺑﻪ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﻟﭙﺘﺎﺑﺘﻮﻥ ﺧﺮﺍﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﯾﻨﻮ
ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻡ.
ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ : ﭼﺮﺍ؟
ﺩﺧﺘﺮﻩ : ﻣﻦ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻢ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻟﭗ ﺗﺎﺏ ﻗﺪﯾﻤﯿﻢ ﻭ ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻦ ﺑﺮﯾﺰﻡ!
ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ : ﺧﺎﻧﻢ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭﻩ، ﻣﯿﺸﻪ ﻟﻄﻔﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﻭ ﺟﻠﻮﯼ ﻣﻦ ﺍﻧﺠﺎﻡ
ﺑﺪﯾﻦ؟
.
....
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻟﭗ ﺗﺎﭘﺎﺷﻮ ﺭﻭﺷﻦ ﮐﺮﺩ، ﯾﻪ ﻣﻮﺱ ﻫﻢ ﺍﺯ ﮐﯿﻔﺶ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ
-ﺭﻭﯼ ﻓﺎﯾﻞ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮﺵ ﺑﺎ ﻣﻮﺱ ﺭﺍﺳﺖ ﮐﻠﯿﮏ ﮐﺮﺩ ﻭ cut ﺭﻭ
ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﺮﺩ.
- ﻣﻮﺱ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﻟﭗ ﺗﺎﺏ ﺟﺪﺍ ﮐﺮﺩ.
-ﺑﻌﺪﺵ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﻣﻮﺱ ﻭ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﻪ ﻟﭗ ﺗﺎﺏ ﺟﺪﯾﺪﻩ ﻭﺻﻞ
ﮐﺮﺩ.
- ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺭﺍﺳﺖ ﮐﻠﯿﮏ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭﻧﺠﺎ PASTE ﺭﻭ ﺯﺩ !!!!
.
.
.
.
.
- هیچی دیگه دوستم الان تو کماس !!!!!
دیشب با داداشم نشستیم پای هندونه و جاتون خالی با قاشق تمام مغزش رو تراشیدیم و خوردیم ، بابام از اونور داد میزنه میگه : یه ذره هندونه بزارید بمونه روی اون پوست ، تا رومون بشه بزاریمش دم در؛ اینجوری مردم فک میکنن بُز تو خونه بستیم ...
دو شنبه 20 خرداد 1392برچسب: , :: :: نويسنده : Ali Sadeghi
به مامانم میگم اگه من بمیرم چی کار میکنی!؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
میگه یه مراسم میگیرم چشم همه در بیاد...!!!!
اومدم به دخدر فامیلمون تو چت بنویسم "salam khoobi "
دستم خورد به "a" شد "asalam khoobi" .
الان خبر دادن از ذوق غش کرده ، بهش سرم وصل کردن ... مادرش اینام اومدن خونمون تاریخ عقدو مشخص کنن :|
شمام با باباتون این بساطو دارید؟!!!
ساعت 17 : BBC
ساعت 18 : VOA
ساعت 19 : BBC
ساعت 20 : شبکه خبر
ساعت 20/30 : اخبار بیست و سی-شبکه 2
ساعت 21 : BBC
ساعت 22 : اخبار شبانگاهی-شبکه 3
ساعت 23 : BBC
ساعت 23/30 : اون تلویزیونُ خاموش کن یه کلٌه روشنه! :|
یک شنبه 20 اسفند 1391برچسب: , :: :: نويسنده : Ali Sadeghi
مراحل پذیرایی از مهمان در خانواده ما :
تعارف همراه اصرار فراوان !
قسم دادن مرده و زنده طرف مقابل !
توسل به زور بدین شرح که میوه یا غذای مورد نظر رو طی یک اقدام آکروباتیک به لبت نزدیک میکنن و میگن دیگه دهنی شد باید بخوری !
ایجاد حس ترحم در مهمان ، میگن “ینی تو فک میکنی ما بدبختیم که هیچی خونه ما نمیخوری ؟”
تیر خلاص : بخور حیفه ، اگه بمونه مجبوریم دور بندازیم !
یک شنبه 20 اسفند 1391برچسب: , :: :: نويسنده : Ali Sadeghi
بعضیا آبروو هرچی دانشجووئه بردن
نه مشرووط میشن ، نه درسی رو می افتن ، حتی حذف هم نمیکنن
خجالت داره
پنج شنبه 19 بهمن 1391برچسب: , :: :: نويسنده : Ali Sadeghi
سلامتی اونایی که منو به خاطر خودم میخوان … نه واسه پرایدم…!
پنج شنبه 19 بهمن 1391برچسب: , :: :: نويسنده : Ali Sadeghi
یکی دیگه از فانتزیام اینه که متاهل بشم
حسرت دوره ی مجردیمو بخورم و بسوزمو بسازم …
پنج شنبه 19 بهمن 1391برچسب: , :: :: نويسنده : Ali Sadeghi
به بعضیا باید گفت :
یه خورده اصالت و کمالاتتو جمع کن ما هم بشینیم ، جا نیست !
خواهرزادم رفته مهد کودک یه دختر سفید با موهای خیلی روشن دیده ،
به مامانش گفته : مامان این دختره چرا انقدر کمرنگه؟
بدبختی یعنی اینکه بابات بهت بگه زودتر بخواب فردا صبح باید پاشی بری نون بگیری و خوشبختی یعنی مادرت بیاد بگه نمیخواد ، تو فریزر نون داریم !!!
رفتم دنبالِ خواهرم از دانشگاه بیارمش
برگشتنه گشت بهمون گیر داده ، میگه خانوم کى باشن؟
منم با حالت عصبانى میگم خواهرمه! مشکلى هست؟
بعد یهو خواهرم میگه :
جناب سروان دروغ میگه !!!
دوست دخترشم ؟؟؟؟
میگم دروغ میگه به خدا جناب سروان ؟
یارو هم مدارک ماشینُ گرفت گفت بیا کلانترى معلوم میشه!!
به خواهرم میگم مرض دارى مگه!!!!
میگه بریم کلانترى بعد بابا اینا بیان دنبالمون مامورِ ضایع بشه یه ذره بخندیم؟؟؟
فک وفامیله داریم؟
مامانم باهام لج کرده
میگه از بس هر دختری نشونت دادیم یه ایرادی گرفتی
اگه دختر مورد علاقت پیدا شد اسید میپاشم روش .... :|
مامانه بی اعصابه من دارم ؟!
مامانم مسافرته زنگ زده میگه خونه رو تمیز کن شاید با خاله ت اینا بیایم !!
خبر نداره بعد از دوساعت که داشتم از تشنگی تلف میشدم عاخرش از آب گلدون خوردم !!
:|
توقعایی دارنا !!!
به مامانم میگم چرا همیشه میخوای قسم بخوری جون منو قسم میخوری ؟
چرا جونه دخترتو قسم نمی خوری ؟
میگه آخه اون طفلک بچه بود زیاد مریض میشد …
به قول فامیل دور :
شادمانی همه جا پشت در است ، در گشودن هنر است...!
************
خسیس بازی در نیار....!
دوست دارم نظرت رو در مورد پست هام بدونم...!
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
خـــــنـــــد^ه^ بـــــازار
و آدرس
as2012.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.